سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

به سلامتی بجه های قدیم که با زغال واسه خودشون سبیل میزاشتن تا

شبیه باباهاشون بیشن نه بجه های جدید که ابروشون بر میدارن شبیه

                           ماماناشون بشن

به سلامتی دیوار که ، هر مرد و نامردی بهش تکیه میکنه

به سلامتی هر چی نامرده،که اگه نامرد نباشه ، مردا شناخته نمیشن

به سلامتی کلاغ، نه به خاطر سیاهیش ، به خاطر یه رنگیش

به سلامتی سگ، نه به خاطر پارسش، به خاطر وفاش    

                                                                                                          

به سلامتی هرجی ادم باحاله و هرکی به ما حال میده

به سلامتی درخت نه واسه میوه اش واسه سایه اش

 

به سلامتی بز که با ریشش ابروی هرجه بجه قرتیه بورده

 

به سلامتی کرم خاکی نه واسه کرم بودنش واسه خاکی بودنش

به سلامتی گلدون که ما خاکش باشیم و شما گلش

 

به سلامتی اینه که همیشه همه جیز اون جوری که هست نشون میده

به سلامتی شمع که تا اخرش بات میسوزه

به سلامتی اونایی که تلخ میخورن شیرین سخن میکن

به سلامتی اونکه دوستش داریم نمیدونه و اونکه دوستمون داره نمیدونیم

به سلامتی این بیک که بیک اخر نباشه و جمع هم جمع اخر نباشه

 

به سلامتی تو!
تویی که این جا نیستی!
تویی که برعکس من،
غمگین و تنها نیستی!

 

به سلامتی درخت!
نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش.

به سلامتی دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش، واسه این‌که هیچ‌وقت پشتِ آدم روخالی نمی‌کنه.

به سلامتی دریا!
نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یک‌رنگیش.

به سلامتی سایه!
که هیچ‌وقت آدم رو تنها نمی‌ذاره.

به سلامتی پرچم ایران!
که سه‌رنگه، تخم‌مرغ! که دورنگه، رفیق! که یه‌رنگه.

به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسمون دارن و نمی‌دونیم.

به سلامتی نهنگ!
که گنده‌لات دریاست.

به سلامتی زنجیر!
نه به خاطر این‌که درازه، به خاطر این‌که به هم پیوستس.

به سلامتی خیار!
نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.

به سلامتی شلغم!
نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.

به سلامتی کرم خاکی!
نه به خاطر کرم‌بودنش،به خاطر خاکی‌بودنش

به سلامتی پل عابر پیاده!
که هم مردا از روش رد می‌شن هم نامردا !

به سلامتی برف!
که هم روش سفیده هم توش.

به سلامتی رودخونه!
که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.

به سلامتی گاو!
که نمی‌گه من، می‌گه ما.

به سلامتی دریا!
که ماهی گندیده‌هاشو دور نمی‌ریزه.

به سلامتی اون که همیشه راستشو می‌گه.

به سلامتی سنگ بزرگ دریا!
که سنگای دیگه رو می‌گیره دورش.

به سلامتی بیل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.

به سلامتی دریا!
که قربونیاشو پس می‌آره.

به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!
که یه ‌تنه یه اتوبان رو حریفه.

به سلامتی عقرب!
که به خواری تن نمی‌ده.
(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش می‌ره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش می‌کُشه که کسی ناله‌هاشو نشنوه)

به سلامتی سرنوشت!
که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.

به سلامتی سیم خاردار!
که پشت و رو نداره

 






تاریخ : یکشنبه 92/12/25 | 1:15 عصر | نویسنده : مهرداد | نظرات ()

واسه ی خیلی عاشقا!


 سلامتی اون دختری که گرمای دست دوس پسر پیاده شو با گرمای بخاری ماشین ی بچه پولدار عوض نمیکنه!

بهار هم که نباشد....

من به مهربانی تو از شکوفه لبریزم!

 

آسمونی رو دوست دارم که بارونش فقط واسه شستن غمهای تو بباره!

 

به گمانم یادت پنجره ی احساسم را میکوبد چرا که در دلم هوای دلتنگی پیداس!

 

بالاتر از عشق عادت است، هیچ موقع کسی که بهت عادت کرده رو رها نکن!

 

برای تو مردن بهانه نمی خواهد....

وقت نبودنت خود مرگی است برای خودش!

 

کسی چه میداند امروز چند بار فرو ریختم از دیدن کسی که فقط لباسش شبیه تو بود!

 

مگر با باد نسبتی داری؟

چقدر شبیه تو یک لحظه آمد پیچاند و رفت!

 

هزار کلمه بر جای خالیت ریختم اما پر نشد...

به گمانم از جنس بی نهایتی!

 

در خیال دیگری میرفت و من چه عاشقانه کاسه آب پشت سرش می ریختم!

 

اینجا سرزمین واژگان واژگون است...

جایی که گنج،جنگ میشود

درمان،نامرد میشود

قهقه، هق هق میشود

اما دزد همان دزد است و درد همان درد....

 

 






تاریخ : دوشنبه 92/11/28 | 4:26 عصر | نویسنده : مهرداد | نظرات ()
       

.: Weblog Themes By BlackSkin :.